ایران سرزمین گنج های گمشده

ما در این وبلاگ سعی میکنیم که با الهام گرفتن از اگاهیهای گذشتگان وبا بهره گرفتن از دانش باستان سناسی به شناخت اثار ونمادهای بجا مانده از انان بپردازیم ونااگاهانه اثار ارزشمندملی را بخاطر خرافه گویی بعضیها که از این دانش بی بهره مانده اند را نابود نسازیم

ایران سرزمین گنج های گمشده

ما در این وبلاگ سعی میکنیم که با الهام گرفتن از اگاهیهای گذشتگان وبا بهره گرفتن از دانش باستان سناسی به شناخت اثار ونمادهای بجا مانده از انان بپردازیم ونااگاهانه اثار ارزشمندملی را بخاطر خرافه گویی بعضیها که از این دانش بی بهره مانده اند را نابود نسازیم

شباهت میان خوراکی ها و اعضای بدن


شباهت میان خوراکی ها و اعضای بدن/بسیار جالب
.



شباهت عجیبی میون خوراکی ها و اعضای بدن هست
که علاوه بر شباهت ، خاصیتِ مستقیم اون خوراکی برای عضو شبیه به خودشه...عجیب نیست
؟؟


[تصویر:  6pwihzvtobfqwbwdatk.jpg]

[تصویر:  abzz3fm83z72iosgza27.jpg]

[تصویر:  gs746yrp7sf3bc38s9hz.jpg]

[تصویر:  b13zpds11mm22893jq7r.jpg]

[تصویر:  qwl8n1rtvegmjlwn70.jpg]

[تصویر:  11trslt3z8cl60wxqv.jpg]

[تصویر:  x8jffvzyf0cd9eczjs1.jpg]

[تصویر:  dvd5o2tp3zhrmsfmgcv.jpg]

[تصویر:  gjtikdc43ntnr98fqem.jpg]





[تصویر:  26beebnhv3uq6a1mhy9.jpg]





قارچ و گوش :
به گزارش سرویس خانواده جام نیوز، قارچ را زمانی که از وسط قطعه قطعه کنید شباهت زیادی به گوش انسان دارد. قارچ یکی از معدود غذاهایی که حاوی ویتامین D می باشد، به طور طبیعی برای سالم نگه داشتن استخوان ها و بهبود توانایی شنیداری، به خصوص 3 استخوان نازک در گوش که وظیفه انتقال شنیدن صدا به مغز می باشد.

گردو و مغز :
مغز گردو شبیه مغز انسان است. نیم کره راست و نیم کره چپ. قسمت بالای مغز و پایین مغز. حتی چین خوردگی های و پیچیدگی های آن هم شبیه نئو کورتکس می باشد. در حال حاضر می دانیم که گردو ۳۶ مرتبه نورونهای پیام رسان به مغز را گسترش می دهد.

ورقه هویج و چشم :
هویج حلقه شده شبیه چشم انسان است. مردمک و عنبیه و خط نوری که به چشم می رسد درست مانند چشم انسان می باشد. تحقیقات نشان می دهد که مصرف هویج باعث افزایش جریان خون در عملکرد چشم می شود.

گوجه فرنگی و حفره های قلب :
وقتی گوجه فرنگی رو از وسط دو نیم می کنید چهار تا خونه می بینید که قرمزه و دقیقا مثل قلب است که آن هم قرمز است و چهار تا بخش مجزا دارد. تحقیقات نشون داده که گوجه فرنگی خون رو تصفیه می کنه.

حبه های انگور و ریه :
حبه های انگور روی خوشه شبیه کیسه های هوا هستند. امروزه تحقیقات نشون داده که انگور برای حیات ریه و قلب بسیار مفیده.

لوبیا و کلیه :
تا حالا به لوبیا قرمز دقت کردین؟ درسته… شبیه کلیه انسان است. تحقیقات نشون داده که لوبیا قرمز در بهبود عملکرد کلیه نقش بسزایی داره.

کرفس و استخوان :
ساقه کرفس شبیه به استخوان است و این نوع از سبزیجات در استحکام استخوان بسیار موثر میباشد. استخوان ها تشکیل شده از ۲۳٪ سدیم و کرفس هم ۲۳٪ سدیم داره. چنانچه در رژیم غذایی شما سدیم وجود نداره کرفس میتونه این کمبود رو جبران کنه.

آواکادو و رِحم :
آوکادو برای سلامت سرویکس و رحم در خانم ها بسیار موثر می باشد. امروزه تحقیقات نشان می دهد که اگر خانمها در هفته یک عدد آوکادو مصرف نمایند هورمونهای آنها متعادل می شود و از بروز سرطان رحم جلوگیری می کند. جالبه که بدونید ۹ ماه از شکوفه کردن آوکادو تا رسیدن میوه آن طول می کشه.

سیب زمینی و لوزالمعده :
سیب زمینی استامبولی شبیه لوزالمعده است که باعث تعادل قند خون در بیماران دیابتی میشود. سیب زمینی شیرین در بتا کاروتن بالا است، که یک آنتی اکسیدان قوی است که وظیفه آن محافظت از تمام بافت های بدن، از جمله لوزالمعده، از آسیب های مرتبط با سرطان و پیری است
 
انجیر وکیسه های بیضه
نجیر پر از دونه است که باعث افزایش تعداد و حرکت اسپرم مرد و همچنین جلوگیری از عقیم شدن میشود.

زیتون و تخمدان :
زیتون به سلامت و عملکرد تخمدان کمک میکند.

زنجبیل و معده :
زنجبیل مقداری از نظر ظاهری به معده شبیه است. جالب است بدانید به هضم بهتر غذا کمک می کند.  زنجبیل را میتوان برای جلوگیری از تهوع و استفراغ و بیماری های معده استفاده کرد و همینطور برای تقویت معده بسیار مفید است.

مرکبات و غدد شیری :
کریپ فروت و پرتقال و انواع مرکبات شبیه غده های شیری هستند و در سلامت سینه و جنبش غدد لنفاوی در سینه موثر است.

پیاز و سلول های بدن :
پیاز شبیه سلول های بدن میباشد. امروزه تحقیقات نشان داده است که پیاز نقش مهمی در خروج مواد زائد در بدن را داراست و باعث ریزش اشک و شستشوی لایه مخاطی چشم می گردد.



ولی پنیر دامی:
شباهت زیادی بین پنیر (پنیر حفره دار) و ساختمان داخلی استخوان وجود دارد. از آنجائیکه پنیر

 سرشار از کلسیم است برای استحکام استخوانها بسیار مفید می باشد. کلسیم از عناصر مهم

 تقویت استخوان است و مصرف آن باعث کاهش خطر ابتلأ به پوکی استخوان (با افزایش سن)

 می گردد.کلسیم به همراه مادۀ معدنی دیگری به نام فسفات باعث استحکام استخوانها و

حفظ قدرت عضلات می شود. مصرف مقدار کافی کلسیم در رژیم غذایی در دوران کودکی نقش

 حیاتی در استحکام استخوانها بازی می کند.


[تصویر:  s.jpg]

اینم یه چیزای دیگه :
[تصویر:  5645%D8%AA%D9%86%D9%85%D8%AA.jpg]

ریشه جینسنگ شباهت شگفت انگیزی به بدن انسان دارد. از جینسنگ برای درمان دیابت، تقویت قوای جسمی و جنسی و نیز به عنوان مکمل غذایی استفاده می‌ شود.

[تصویر:  41-509x700.jpg]
خوردن یک موز در طول روز شما را به خنده وا میدارد. این میوه محبوب شامل پروتئینی به نام تریپتوفان، زمانی که هضم می شود از طریق یک انتقال دهنده عصبی ماده ای شیمیایی به نام سروتونین ترشح می کند که به تنظیم خلق و خوی در مغز تبدیل می شود.


منبع : healthyfoodhouse

نقشه خوانی الکترونیک shematiks elekteronik

نقشه خوانی مدارات (علائم الکترونیک) 2

مقاومت ها

قطعه نشانه ی مدار توضیح مختصری از قطعه

 

مقاومت  مقاومت جریان را محدود می کند بعنوان مثال برای محدود کردن جریان عبوری از LED از مقاومت استفاده می گردد همچنین از ترکیب خازن و مقاومت جهت مدارات تایمینگ استفاده می گردد.

A resistor restricts the flow of current, for example to limit the current passing through an LED. A resistor is used with a capacitor in a timing circuit.

 

مقاومت متغیر

(رئوستات)  مقاومت متغییر رئوستا در واقع از دو سر تشکیل شده و معمولا جهت کنترل جریان استاده می گردد مانند: تنظیم روشنایی لامپ، تنظیم سرعت موتور یا تنظیم زمان شارژ خازن در مدارات تایمینگ.

This type of variable resistor with 2 contacts (a rheostat) is usually used to control current. Examples include: adjusting lamp brightness, adjusting motor speed, and adjusting the rate of flow of charge into a capacitor in a timing circuit.

 

مقاومت متغیر

(پتانسیومتر)  مقاومت متغییر پتانسیومتر از سه سر تشکیل شده و معمولا جهت کنترل ولتاژاستفاده می گردد.

This type of variable resistor with 3 contacts (a potentiometer) is usually used to control voltage. It can be used like this as a transducer converting position (angle of the control spindle) to an electrical signal.

 

مقاومت متغیر

(Preset)  این نوع مقاومت متغییر معمولا با پیچ گوشتی های کوچک یا ابزاری شبیه به آن تغییر کرده و برای مصارفی طراحی شده است که  بخواهیم برای یکبار آن را تغیر داده وسپس ثابت بماند ضمنا به دلیل ارزانتر بودن قیمت این نوع مقاومت های متغییر نسبت به مقاومت های متغییر دیگر، در پروژه هایی که کار آنها پایان یافته و فقط یکبار تنظیم لازم است استفاده می گردد.

This type of variable resistor (a preset) is operated with a small screwdriver or similar tool. It is designed to be set when the circuit is made and then left without further adjustment. Presets are cheaper than normal variable resistors so they are often used in projects to reduce the cost.

 

فتوسل

LDR

(مقاومت نوری)  یک مبدل نور به مقاومت یعنی با تغییر نور مقدار مقاومت نیز تغییر می کند.DR = Light Dependent Resistor (مقاومت تابعی است نور)

A transducer which converts brightness (light) to resistance (an electrical property).

 

ترمیستور  یک مبدل حرارت به مقاومت یعنی با تغییر دما مقدار مقاومت نیزز تغییر می کند.

A transducer which converts temperature (heat) to resistance (an electrical property).

 

خازنها

قطعه نشانه ی مدار توضیح مختصری از قطعه

 

خازن  یک خازن المانی جهت نگهداری از الکتریسیته می باشد. یک خازن همراه مقاومت جهت مدارات تایمینگ یا جهت فیلترها استفاده می گردد  .

A capacitor stores electric charge. A capacitor is used with a resistor in a timing circuit. It can also be used as a filter, to block DC signals but pass AC signals.

 

خازن الکتریکی  این نوع خازن ها دارای پلاریته بوده و در مدار باید درست نصب گردند.

A capacitor stores electric charge. This type must be connected the correct way round. A capacitor is used with a resistor in a timing circuit. It can also be used as a filter, to block DC signals but pass AC signals.

 

خازن متغیر  خازن متغییر در تیونرهای رادیو استفاده می گردد.

A variable capacitor is used in a radio tuner.

 

خازن تریمر  این نوع خازن متغییر معمولا با پیچ گوشتی کوچک یا ابزاری مانند آن تنظیم می شود؛این نوع خازن در مداراتی کاربرد دارد که نیاز به تغییر دائمی نداشته و برای یکبار بخواهیم آن را تنظیم کنیم.

This type of variable capacitor (a trimmer) is operated with a small screwdriver or similar tool. It is designed to be set when the circuit is made and then left without further adjustment.

 

دیودها

قطعه نشانه ی مدار توضیح مختصری از قطعه

 

دیود   المانی که تنها اجازه عبور جریان از یک سمت را می دهد.

A device which only allows current to flow in one direction.

 

LED

دیود نور دهنده  یک مبدل انرژی الکتریکی به نور.

A transducer which converts electrical energy to light.

 

Zener دیود  یک نوع دیود خاص که استفاده اصلی آن هنگامی است که ولتاژ ثابتی را از یک خوجی بخواهیم.

A special diode which is used to maintain a fixed voltage across its terminals.

 

دیود گیرنده نور مادون قرمز  یک دیود که به نور ( معولا مادون قرمز) حساس می باشد.

A light-sensitive diode.

 

ترانزیستورها

قطعه نشانه ی مدار توضیح مختصری از قطعه

 

ترانزیستور NPN

  ترانزیستور جریان را تقویت می کند کاربرد ترانزیستور بسته به نوع مدار تقویت یا سوئیچ می باشد.

A transistor amplifies current. It can be used with other components to make an amplifier or switching circuit.

 

ترانزیستور PNP

  ترانزیستور جریان را تقویت می کند کاربرد ترانزیستور بسته به نوع مدار تقویت یا سوئیچ می باشد.

A transistor amplifies current. It can be used with other components to make an amplifier or switching circuit.

 

فوتو ترانزیستور گیرنده مادون قرمز  یک ترانزیستور که به نور ( معولا مادون قرمز) حساس می باشد.

A light-sensitive transistor.

 

صوتی

قطعه نشانه ی مدار توضیح مختصری از قطعه

 

میکروفون  یک مبدل صدا به انرژی الکتریکی.

A transducer which converts sound to electrical energy.

 

هدفون  بک مبدل انرژی الکتزریکی به صوت .

A transducer which converts electrical energy to sound.

 

 بلندگو speaker

  بک مبدل انرژی الکتزریکی به صوت .

A transducer which converts electrical energy to sound.

 

آمپلیفایر

(نشانه ی اصلی)  نشان یک تقویت کننده در مدارات؛ تقویت کننده ای با یک ورودی و یک خروجی.

An amplifier circuit with one input. Really it is a block diagram symbol because it represents a circuit rather than just one component.

 

اندازی گیری

قطعه نشانه ی مدار توضیح مختصری از قطعه

 

ولت متر  ولتمتر جهت اندازه گیری ولتاژ به کار می رود .

A voltmeter is used to measure voltage.

The proper name for voltage is 'potential difference', but most people prefer to say voltage!

 

آمپرمتر  اسیلوسکوپ جهت نمایش شکل سیگنال می باشد از اسیلوسکوپ جهت به دست آوردن ولتاژ و فرکانس نیز می توان استفاده نمود.

An ammeter is used to measure current.

 

میتر  گالوانومتر جهت اندازه گیری جریان های بسیار کم در حدود یک میلی آمپر یا کمتر استفاده می شود.

A galvanometer is a very sensitive meter which is used to measure tiny currents, usually 1mA or less.

 

اسیلسکوپ  اسیلوسکوپ جهت نمایش شکل سیگنال می باشد از اسیلوسکوپ جهت به دست آوردن ولتاژ و فرکانس نیز می توان استفاده نمود.

اهم متر  اهم متر وسیله ای جهت اندازه گیری اهم می باشد.

An ohmmeter is used to measure resistance. Most multimeters have an ohmmeter setting.

 

 دیگرعلائم

قطعه نشانه ی مدار توضیح مختصری از قطعه

 

آنتن  جهت گرفتن یا فرستادن امواج رادیویی

A device which is designed to receive or transmit radio signals. It is also known as an antenna.

 

گیت های منطقی:

IEC =International Electrotechnical Commission (کمیته جهانی الکتروتکنیک)

 

 نوع گیت  علائم سنتی  علائم IEC مفهوم علامت

NOT

   گیت NOT تنها یک ورودی دارد؛ دایره در شکل (خروجی) به معنای معکوس کردن بکار می رود؛ خروجی گیت NOT معکوس ورودی می باشد یعنی خروجی هنگامی درست است که ورودی غلط باشد.

AND   یک گیت AND می تواند دو یا بیشتر ورودی داشته باشد؛خروجی هنگامی درست است که تمام ورودی ها درست باشد.

 

NAND

 

   یک گیت NAND می تواند دو یا بیشتر ورودی داشته باشد؛ دایره در شکل (خروجی) به معنای معکوس کردن بکار می رود؛ ترکیب Not AND به NAND منجر می شود،خروجی گیت NAND درست است تا هنگامی که تمام ورودی ها درست می باشد.

 

OR

   یک گیت OR می تواند دو یا بیشتر ورودی داشته باشد؛خروجی هنگامی درست است که حداقل یک ورودی ها درست باشد.

 

NOR

   یک گیت NOR می تواند دو یا بیشتر ورودی داشته باشد؛ دایره در شکل (خروجی) به معنای معکوس کردن بکار می رود؛ ترکیب Not OR به NOR منجر می شود،خروجی گیت NAND درست است تا هنگامی که تمام ورودی ها اشتباه باشد.

X-OR   گیت X-OR تنها می تواند دو ورودی داشته باشد؛ خروجی X-OR درست است تا هنگامی که دو ورودی آن متفاوت باشد. (یکی درست و دیگری اشتباه باشد.)

X-NOR   گیت X-NOR تنها می تواند دو ورودی داشته باشد؛ دایره در شکل (خروجی) به معنای معکوس کردن بکار می رود؛ ترکیب Not X-OR به X-NOR منجر می شود، خروجی X-NOR درست است تا هنگامی که دو ورودی آن یکی باشد .(هردو درست یا هر دو اشتباه باشد.)




قشه خوانی مدارات (علائم الکترونیک) 1

علائم الکترونیک نشانه هایی هستند که در مدارات الکترونیکی استفاده می شود.. آن ها بیشتر زمان مونتاژ و امتحان مدارات بکار می روند., و البته برای استفاده از مدار .

طرح قطعات معمولا با نقشه ی مدارات فرق دارد. برای ساخت یک مدار شما باید با طرح قطعات بر روی فیبر مدار چاپی یا نقشه مدار آشنا باشید .لطفا به مثال های زیر توجه کنید.

 

اتصالات وسیمها

قطعه نشانه ی مدار توضیح مختصری از قطعه

 

سیم  عبور جریان به راحتی از یک قسمت مدار به قسمت دیگر آن.

To pass current very easily from one part of a circuit to another.

 

سیم های متصل  لکه سیاه د هنگامی که سیم ها به هم متصل هستند کشیده می شود.

This symbol is used in circuit diagrams where wires cross to show that they are connected (joined). The 'blob' is often omitted at T-junctions, but it is vital to include it at crossings.

 

سیمهای بدون اتصال  در یک دیاگرام به طور معمول ترجیح داده می شود جاهایی که سیم ها همدیگر را قطع نمی کنند از حالت برآمدگی استفاده گردد اما علامت سمت چپی نیز درست است ولی ممکن است شما در یک نقشه کشی لکه سیاه را فراموش کرده باشید لذا علامت سمت راست بهتر می باشد.

In complex circuit diagrams it is often necessary to draw wires crossing even though they are not connected. I prefer to use the 'hump' symbol shown on the right because the simple crossing on the left looks like a join where you have forgotten to add the 'blob'!

 

منابع انرژی

قطعه نشانه ی مدار توضیح مختصری از قطعه

 

باطری  منبع انرژی الکتریکی سلول های انرژی معمولا به اشتباه باتری گفته می شوند، اما باتری در واقع  2 یا چند سلول متصل به هم می باشد.

Supplies electrical energy.

Single cells are often wrongly called a battery, but strictly a battery is two or more cells joined together.

 

باطری سری  باتری که انرژی الکتریکی را تامین کرده و از چندین سلول تشکیل شده است.

Supplies electrical energy. A battery is more than one cell.

 

منبع DC  منبع تغذیه انرژی DC( مستقیم ، ثابت)

Supplies electrical energy.

 

AC منبع  منبع تغذیه انرژی AC( متناوب )

Supplies electrical energy.

 

فیوز  یک وسیله محافظتی که در هنگام عبور جریان بیش از حد تایین شده قطع می گردد.

A safety device which will 'blow' (melt) if the current flowing through it exceeds a specified value.

 

ترانسفورماتور

 

  دو حلقه از سیم که با یک هسته آهنی متصل می باشد. ترانسفورماتورها جهت کاهش یا افزایش ولتاژ استفاده می گردند.

Two coils of wire linked by an iron core. Transformers are used to step up (increase) and step down (decrease) AC voltages. Energy is transferred between the coils by the magnetic field in the core. There is no electrical connection between the coils.

 

زمین  اتصال به زمین؛ برای بسیاری مدارات الکترونیکی به معنی ولتاژ صفر می باشد اما در بعضی مدارات  مانند مدارات رادیویی به معنای اتصال واقعی به زمین می باشد.

A connection to earth. For many electronic circuits this is the 0V (zero volts) of the power supply, but for mains electricity and some radio circuits it really means the earth. It is also known as ground.

 

لامپ ، گرمکن ، موتور ، بیزر ، زنگ

قطعه نشانه ی مدار توضیح مختصری از قطعه

 

لامپ  یک مبدلی که انرژی الکتریکی را به نور تبدیل می کند.

A transducer which converts electrical energy to light. This symbol is used for a lamp providing illumination, for example a car headlamp or torch bulb.

 

لامپ (شاخص)

  یک مبدلی که انرژی الکتریکی را به نور تبدیل می کند.

A transducer which converts electrical energy to light. This symbol is used for a lamp which is an indicator, for example a warning light on a car dashboard.

 

گرم کن  یک مبدل انرژی الکتریکی به گرما.

A transducer which converts electrical energy to heat.

 

موتور  یک مبدل انرژی الکتریکی به انرژی جنبشی (حرکتی).

A transducer which converts electrical energy to kinetic energy (motion).

 

زنگ  مبدل انرژی الکتریکی به صوتی.

A transducer which converts electrical energy to sound.

 

بیزر

 

  مبدل انرژی الکتریکی به صوتی.

A transducer which converts electrical energy to sound.

 

سلف  یک حلقه از سیم که هنگامی که از آن جریان عبور کند تبدیل به آهنربا می شود ممکن است بعضی از آن ها هسته آهنی داشته باشند و بعضی مواقع به عنوان مبدل انرژی الکتریکی به انرژی مکانیکی مورد استفاده قرار می گیرد.

A coil of wire which creates a magnetic field when current passes through it. It may have an iron core inside the coil. It can be used as a transducer converting electrical energy to mechanical energy by pulling on something.

 

کلیدها

قطعه نشانه ی مدار توضیح مختصری از قطعه

 

کلید فشاری

(با فشار وصل می کند)  یک کلید فشاری هنگامی که فشار داده می شود اجازه عبور جریان را می دهد یکی از موارد مورد استفاده این کلید در زنگ درب می باشد.

A push switch allows current to flow only when the button is pressed. This is the switch used to operate a doorbell.

 

(با فشار قطع می کند)

کلید   این نوع کلید فشاری به طور معمول بسته (روشن) می باشد، هنگامی که فشار داده می شود باز (خاموش) می گردد.

This type of push switch is normally closed (on), it is open (off) only when the button is pressed.

 

کلید قطع و وصل

(SPST)  یک کلید روشن- خاموش هنگامی که در حالت بسته قرار می گیرد اجازه عبور جریان را می دهد.

SPST = Single Pole, Single Throw.

An on-off switch allows current to flow only when it is in the closed (on) position.

 

کلید دو راهه

(SPDT)  جریان با توجه به محل کلید در دو مسیر می تواند قرار گیرد اما همواره جریان در یکی از مسیرها جاری است در نوعی از این کلید حالت سومی نیز وجود دارد که کلید به هیچ کدام از این دو مسیر متصل نبوده و خاموش می باشد به این نوع کلید، کلید روشن- خاموش - روشن گویند.

SPDT = Single Pole, Double Throw.

A 2-way changeover switch directs the flow of current to one of two routes according to its position. Some SPDT switches have a central off position and are described as 'on-off-on'.

 

کلید روشن خاموش دوبل

(DPST)  یک سوئیچ دوتایی روشن - خاموش که اغلب هنگامی که می خواهیم هم فاز هم نول قطع باشد از آن استفاده می کنیم.

DPST = Double Pole, Single Throw.

A dual on-off switch which is often used to switch mains electricity because it can isolate both the live and neutral connections.

 

کلید معکوس

(DPDT)  این کلید معمولا جهت معکوس کردن سیم ها در موتورها استفاده می گردد بعضی DPDT ها دارای یک حالت وسط نیز که خاموش است می باشد.

DPDT = Double Pole, Double Throw.

This switch can be wired up as a reversing switch for a motor. Some DPDT switches have a central off position.

 

رله  - NO = بطور معمول باز -COM = مشترک -NC = بطور معمول بسته. یک کلید الکتریکی که به وسیله الکتریسیته کنترل می گردد برای مثال یک باتری 9 ولت می تواند یک ولتاژ AC 220 را متصل نماید.

An electrically operated switch, for example a 9V battery circuit connected to the coil can switch a 230V AC mains circuit.

NO = Normally Open, COM = Common, NC = Normally  Closed.




نویسنده: شرکت تراشه سیستم پیشرو




طلا واکنشهای شیمیایی در مراحل مختلف


فراوانی کیهانی طلا (عنصر 79 جدول تنائلی) به ازاء هر 1016 اتم Si 21% است. میانگین طلا در سنگهای پوسته زمین بر حسب گرم در تن یا قسمت در میلیون در جدول 2 آمده است.


جدول 2- میانگین طلا در سنگهای پوسته زمین «بریان میسون»

گرایش ژئوشیمیایی عنصر طلا به گروه سیدروفیل ها است. بطور کلی طبقه بندی هر عنصر به صورت اتموفیل، کالکوفیل و یا سیدروفیل به رفتار آن در تعادلات مربوط به مایع- مایع در مذاب های مربوط می شود. ماهیت ژئوشیمیایی هر عنصر عمدتاً از روی آرایش الکترونی اتمهای آن اداره شده، بنابراین رابطه تنگاتنگی با محل قرار گرفتن آن در جدول تناوبی دارد. عناصر سیدروفیل به گروه 8 و برخی از عتاصر مجاور آن متعلق داشته و بیرونی ترین پوسته الکترونی آنها در بیشتر موارد به طور کامل پر نشده است.
در مورد نهشته شده کانه ها اختلاف عقیده اساسی وجود دارد. شواهد حاصل از شوراب های ژئوترمال و سیالات درگیر موجود در کانیها نشان می دهد که این محلول ها در واقع کلریدهای Na, K, Ca هستند. غلظت بالای کلرید ظاهراً مکانیسم لازم برای انحلال و انتقال محلولهای هیدروترمال را فراهم می آورد. اگرچه فلزات در نهایت به صورت سولفید رسوب کرده و شوراب های داغ غنی از کلرید نیز سولفیدهای فلزی را حل می کنند، اما به نطر نمی رسد که غلظت یون سولفید آنقدر بالا باشد که بتواند با فلزات تشکیل کمپلکس دهد. طلا به وسیله واکنشی از نوع حل می شود. بنا براین در 500 درجه سانتیگراد و 2/0 کیلوبار فشار حلالیت طلا در یک محلول M2 از KCL معدل 800 PPM خواهد بود. طلا و پلاتین اجزاء مقاومی هستند که در اثر هوازدگی شدید حمل شده و در ماسه ها جمع می شوند.


.

تجزیه شیمیایی شیل های سیاه نه تنها از روی حضور مقادیر متناوبهی کردن کربن آلی مشخص می گردد بلکه معمولاً از روی مقدار زیادی گوگرد که بصورت حضور دارد نیز مشخص می شوند. در این تجزیه ها ملاحظه شده است که شیلهای سیاه در عناصر فرعی غنی گردیده اند :
Au, Ag, Cd, Ni, Mo, Sb, As, V و فلزات گروه پلاتین (به عنوان مثال کانسار مس کوپفرشیفر در مانسفلد آلمان) مقدار طلا در آب دریا و مشخصات شیمیایی آن در جدول 3 آورده شده است.


جدول شماره 3: مقدار طلا درآب دریا

توزیع عنصر طلا دریافت خشک گیاهان دریا و خشکی بر حسب قسمت در میلیون در جدول 4 آورده شده است.


جدول شماره 4: توزیع طلا در گیاهان

بطور کلی فراوانی عناصر شیمیایی در سنگهای تشکیل دهنده لیتوسفر یکسان نیست، به عبارت دیگر با اندازه گیری های جدید، کلارک یا میانگین کلی برای تمام پوسته معنی ندارد به این ترتیب باید فراوانی هر عنصر را در هر تیپ سنگی بطور جداگانه بررسی کرد (جدول5).


جدول شماره 5: میانگین درصد فراوانی طلا در لیتوسفر.



ادامه جدول شماره 5

طلا در طبقه بندی ژئوشیمیایی عناصر پوسته ای در دسته عناصر کمیاب (درصد1/0X<) قرار می گیرد. طلا در سنگهای رسوبی بطور خاص در پلاسرها و ماسه ها و همچنین در شیلهای سیاه تجمع می کند. بطور کلی قابلیت تحرک فلزات موجود در کانه ها در محیط شیلی و کواتزیتی به صورت زیر گزارش داده شده است.
Ag>Zn>Cu>Au>Pb
در محیط های ثانویه و سوپرژن در شرایط اکسید کننده قابلیت تحرک نسبی طلا متوسط، در شرایط اسید قابلیات تحرک نسبی زیاد و در شرایط خنثی تا قلیایی و احیاء کننده قابلیت تحرک نسبی این عنصر خیلی کم تحرک تا بی تحرک است. همانطور که گفته شد طلا به عنوان یک عنصر کمیاب و فلز قیمتی در کانسارهای سولفیدی هیدروترمال به همراه نقره، مس، جیوه، کبالت و آرسنیک متمرکز می شود. طلا به عنوان یکی از عناصر معرف در کمپلکس های سولفوری چند فلزی به کار می رود. برای کانسارهای طلا توالی عناصر معرف در طبقه بندی محوری به ترتیب زیر است:
(Sb, As, Ag, Pb), Zn, Au, Mo, Cu, Bi, (Co, Ni, As, W, Be)
معرف گازی شکل برای طلا عنصر جیوه است. همچنین برای نهشته های طلا- آرسنیک و کانسارهای سولفیدی، ترکیبات ارگانومتالیک عناصر Hg, Cu, Pb, Zn, Ag, Ni مانند HgAsH3(CH3) به عنوان معرف گازی به کار می روند. انباشتگی و تمرکز Au در خاکستر گیاهان بطور عادی کمتر از ppm 01/0 و به ندرت تا 10 نیز می رسد. حداقل قابل ثبت Au در سه روش تجزیه‌ای به شرح زیر است:
کالریمتری: 05/0 اسپکترو گراف تابشی: 20 جذب اتمی : 005/0
بطور کلی ساختار الکترونی 4F, 5D, 6S، انرژی یونیزاسیون 213 K.C/m و الکترونگاتیویته 3/2 که در دو عنصر مس و نقره در سری طلا وجود دارد سبب غیر فعال شدن آنها در این توالی و ظهور به صورت خالص (Native) و ترکیب با یونهای مثبت کم انرژی و ایجاد تلورید T-2 در مقابل O-2 و S-2 می شود(جدول6).


جدول شماره 6: مقایسه خصوصیات الکترونگاتیوی عناصر Te, S, O .

بر پایه خواص الکترونگاتیوی عناصر، پایداری اکسید، سولفید و تلوریدهای طلا در آب با افزایش خاصیت الکترونگاتیوی به ترتیب Te, S, O کاهش می یابد. نتیجه آن است که طلا هیچ گاه سولفید و اکسید نمی سازد حتی اگر گوگرد و اکسیژن در سیستم های گرمایی چند عنصری فراهم باشند.
طلا در آب و هوای خشک یا مرطوب، اکسیژن (حتی در دماهای بالا)، ازن، نیتروژن، هیدروژن، فلوئور، ید، گوگرد و سولفید هیدروژن در شرایط معمولی واکنش نمی دهد.
اسید سولفوریک، اسید هیدروکلریک، اسید هیدروفلوریک، اسید فسفریک، اسید نیتریک ( بجز در شرایط بسیار غلیظ) و عملاً تمام اسیدهای آلی نمی توانند بر طلا تاثیر بگذارند. اگر یک اسید هیدروهالیک با یک عامل اکسید کننده مانند اسید نیتریک، هالوژن، پراکسید هیدروژن یا اسید کرومیک مخلوط شود، طلا حل خواهد شد. با ترکیب آب و یک هالوژن و در اسید سلنیک، طلا حل خواهد شد.
محلولهای آبگون هیدروکسید فلز قلیایی، نمکهای فلز قلیایی اسیدهای معدنی (غیر آلی)و سولفید های فلز قلیایی نمی توانند طلا را حل کنند. اما، طلا در محلول سیانید فلزهای قلیایی در حضور اکسیژن یا دیگر عوامل اکسید کننده مانند برومید سیانوژن ، اسید 4 – نیتروبنزوئیک و اسید 3 – نیترو
بنزن سولفونیک حل می شود بشرطی که سیانید را بسرعت تجزیه نکنند. محلول تیوسولفات سدیم نیز در حضور اکسیژن و بوسیله محلولهای پلی سولفید فلز قلیایی بصورت محلول در می آیند.در غیاب هوا و دیگر عوامل اکسید کننده، قلیایی های مذاب سوز آور نیز نمی توانند طلا را حل کنند. طلا بشدت با پراکسید فلزات قلیایی واکنش می دهد تا ائورات تشکیل دهد. این فلز در برابر بورات و فسفات فلزات قلیایی و نمک های فلزات قلیایی اسیدهای معدنی واکنش نشان نمی دهد که بنابراین می توانند بعنوان عامل سرباره ساز برای جدایش ناخالصی های فلزی از طلا بکار روند.
طلا را می توان با بسیاری دیگر از فلزات آلیاژ کرد. در فرآیند های کلاسیک متالورژی (برای نمونه، فرآیند کوره ذوب سرب و فرآیند کوره پژواک یا بازگشت برای مس) فرآیندهای انجام شده طلا و نقره یکی بود. مس، سرب و روی تا مرحله تشکیل آلیاژ، بعنوان جمع کننده یا عامل کلکتور طلا عمل می کردند. پس از سرب و مس، طلا بیشترین تشابه را با روی دارد. از روی برای زدایش و جداکردن طلا از سرب مذاب در فرآیند پارکز استفاده می کنند. سهولت جذب سرب، تلوریم، سلنیم، آنتیموان و بیسموت به طلا از معایب آن است، بویژه با در نظر گرفتن فرآیندهای بعدی مکانیکی. طلا در دمای اتاق براحتی با جیوه ترکیب شده، ملقمه ایجاد می کنند. در اثر حرارت می توان جیوه را از ملقمه خارج کرد. از این خاصیت در ملقمه سازی و تذهیب به کمک آتش استفاده می‌ شود.طلای کلوئیدی تشکیل هیدروسل های به رنگ ارغوانی یا قرمز سیر که به راحتی بدون کلوئیدهای محافظ، نسبتاً مقاومند.
طلا به راحتی با کلرخشک واکنش می دهد. بیشترین واکنش پذیری در دمای °C 0 250 و کمترین آن در دمای °C 0 475 انجام می شود. در دمای بیش از °C 0 475، واکنش پذیری با افزایش دما تا بالاتر از نقطه ذوب ادامه می یابد. به کمک نهشت الکترولیتی یا احیای شیمیایی می توان طلا را از محلول جدا کرد. اگر کمپلکس تتراکلروائورات (Ш) حضور داشته باشد، آن گاه نمکهای آهن (Π)، نمکهای قلع (Π)، دی اکسید گوگرد، هیدرازین، نمک های هیدرازونیم اسید اگزالیک یا اسید آسکوربیک را می توان بعنوان عامل احیا کننده بکار برد.
کمپلکس بسیار پایدار دی سانیوائورات به عامل احیا کننده قوی تری مانند روی نیاز دارد. داد و ستد های آنیونی که برای بازیافت طلا از محلول مورد استفاده قرار می گیرند، گاهی اوقات این کمپلکس را به طلای فلزی احیا می کنند. نتایج مشابهی با کربن فعال بدست آمده است.
پتانسیل استاندارد 3+Au / Auبرابر 4987/1 ، +Au / Au برابر با 687/1 و 4+Au / +Au برابر با 29/1 ولت است. طلا را می توان با بسیاری دیگر از فلزات آلیاژ کرد. در فرآیند های کلاسیک متالورژی ( برای نمونه، فرآیند کوره ذوب سرب و فرآیند کوره پژواک یا بازگشت برای مس ) فرآیندهای انجام شده طلا و نقره یکی بود. مس، سرب و روی تا مرحله تشکیل آلیاژ، بعنوان جمع کننده یا عامل کلکتور طلا عمل می کردند. پس از سرب و مس، طلا بیشترین تشابه را با روی دارد. از روی برای زدایش و جداکردن طلا از سرب مذاب در فرآیند پارکز استفاده می کنند. سهولت جذب سرب، تلوریم، سلنیم، آنتیموان و بیسموت به طلا از معایب آن است، بویژه با در نظر گرفتن فرآیندهای بعدی مکانیکی. طلا در دمای اتاق به راحتی با جیوه ترکیب شده، ملقمه ایجاد می کنند. در اثر حرارت می توان جیوه را از ملقمه خارج کرد. از این خاصیت در ملقمه سازی و تذهیب به کمک آتش استفاده می‌ شود.
همچنین لازم به ذکر است که آب های شیرین دارای ppb 001/0 تا ppb 44 طلا، آب دریاها دارای ppb 01/0 تا ppb 05/0 طلا و انواع خاک ها دارای ppb 3/0 تا ppb 8000 طلا می باشند.
طلا فلزی زرد رنگ با وزن مخصوص بالا (gr/cm332/19)،جرم اتمی 967/196 و عدد اتمی 79 است. سختی 5/2 تا 3، نرم، براق،‌ قابل انعطاف، چکش خوار، شکل پذیر، دارای شکست دندانه ای و یک فلز انتقالی است. این فلز در مقابل حرارت، رطوبت و عوامل خورنده تغییر ناپذیر است. بنابراین به عنوان یک فلز مناسب برای ساخت سکه و جواهرات استفاده می‌شود. نقطه ذوب طلای خالص 1063 درجه و خط اثر آن طلایی است. این فلز در تیزاب سلطانی حل شده و در صورت داشتن نقره، کلرید نقره رسوب می کند.
طلای خالص برای استفاده معمولی بسیار نرم است و با ایجاد آلیاژ با نقره و مس سخت‌تر می‌شود و این آلیاژ به رنگ متمایل به قرمز می‌باشد.طلای خالص معمولاً حاوی 8 تا 10% نقره و گاهی بیشتر است. با افزایش نقره، رنگ سفید تری ایجاد شده و وزن مخصوص نیز کمتر می‌شود.
معمولی‌ترین مراحل اکسیداسیون طلا شامل 1+ و 3+ است. کلرید طلا AuCl3 و اسید کلروبیک معمولی‌ترین ماده مرکب طلا می‌باشند. اگرچه طلا یک فلز نجیب است اما می‌تواند مواد مرکب به شرح ذیل داشته باشد:
- در تیزاب سلطانی حل ‌شود و یون AuCl4-1 را تشکیل دهد.
- هالیدهای طلا (F, U, Br, I)
- Chacogenides طلا (O, S, Se, Te)
- مواد مرکب خوشه‌ای طلا
طلا فقط یک ایزوتوپ پایدار (Au195) دارد و 18 ایزوتوپ رادیو اکتیو با Au195 وجود دارند که پایدارترین آنها نیمه عمری برابر 186 روز دارد.
تفاوت بین فلزات پایه و گرانبها یک مسئله اختیاری و نسبی است و عامل تعیین کننده آن ملاحظات عملی و سنتی است. طلا یک فلز گرانبهای کلاسیک است و با تمام معیارهای این گروه از عناصر یعنی عناصر گرانبها سازگار است: مقاومت در برابر هوا، رطوبت و سایش. همچنین طلا در میان فلزاتی که در طبیعت تقریباً به حالت عنصری یا آزاد یافت می شوند، خصوصیات منحصر به فردی دارد.


منبع: انجمن پالس ایران

اسیلوسکوپ چیست ؟ و اجزا اسیلوسکوب کدامند ؟


اسیلوسکوپ

قسمتهای مختلف اسیلوسکوپ

لامپ پرتو کاتدی

اسیلوسکوپ از یک لامپ پرتو کاتدی که قلب دستگاه است و تعدادی مدار برای کار کردن لامپ پرتو کاتدی تشکیل شده است. قسمتهای مختلف لامپ پرتو کاتدی عبارتند از:

تفنگ الکترونی :

تفنگ الکترونی باریکه متمرکزی از الکترونها را بوجود می‌‌آورد که شتاب زیادی کسب کرده‌اند. این باریکه الکترون با انرژی کافی به صفحه فلوئورسان برخورد می‌کند و بر روی آن یک لکه نورانی تولید می‌‌کند. تفنگ الکترونی از رشته گرمکن ، کاتد ، شبکه آند پیش شتاب دهنده ، آند کانونی کننده و آند شتاب دهنده تکیل شده است.

الکترونها از کاتدی که بطور غیر مستقیم گرم می‌شود، گسیل می‌‌شوند. این الکترونها از روزنه کوچکی در شبکه کنترل می‌‌گردند. شبکه کنترل معمولا یک استوانه هم محور با لامپ است و دارای سوراخی است که در مرکز آن قرار دارد. الکترونهای گسیل شده از کاتد که از روزنه می‌‌گذرند (به دلیل پتانسیل مثبت زیادی که به آندهای پیش شتاب دهنده و شتاب دهنده اعمال می‌‌شود)، شتاب می‌‌گیرند. باریکه الکترونی را آند کانونی کننده ، کانونی می‌‌کند
.

صفحات انحراف دهنده :

صفحات انحراف دهنده شامل دو دسته صفحه است. صفحات انحراف قائم که بطور افقی نسب می‌شوند و یک میدان الکتریکی در صفحه قائم ایجاد می‌‌کنند و صفحات y نامیده می‌شوند. صفحات انحراف افقی بطور قائم نصب می‌شوند و انحراف افقی ایجاد می‌‌کنند و صفحات x نامیده می‌‌شوند. فاصله صفحات به اندازه کافی زیاد است که باریکه بتواند بدون برخورد با آنها عبور کند
.

صفحه فلوئورسان :

جنس این پرده که در داخل لامپ پرتو کاتدی قرار دارد، از جنس فسفر است. این ماده دارای این خاصیت است که انرژی جنبشی الکترونهای برخورد کننده را جذب می‌‌کند و آنها را به صورت یک لکه نورانی ظاهر می‌سازد. قسمتهای دیگر لامپ پرتو کاتدی شامل پوشش شیشه‌ای ، پایه که از طریق آن اتصالات برقرار می‌‌شود، است.

مولد مبنای زمان

اسیلوسکوپها بیشتر برای اندازه گیری و نمایش کمیات وابسته به زمان بکار می‌‌روند. برای این کار لازم است که لکه نورانی لامپ روی پرده با سرعت ثابت از چپ به راست حرکت کند. بدین منظور یک ولتاژ مثبت به صفحات انحراف افقی اعمال می‌‌شود. مداری که این ولتاژ مثبت را تولید می‌‌کند، مولد مبنای زمان یا مولد رویش نامیده می‌‌شود.

مدارهای اصلی

سیستم انحراف قائم

چون سیگنالها برای ایجاد انحراف قابل اندازه گیری بر روی صفحه لامپ به اندازه کافی قوی نیستند، لذا معمولا تقویت قائم لازم است. هنگام اندازه گیری سیگنالهای با ولتاژ بالا باید آنها را تضعیف کرد تا در محدوده تقویت کننده‌های قائم قرار گیرند. خروجی تقویت کننده قائم ، از طریق انتخاب همزمانی در وضعیت داخلی، به تقویت کننده همزمان نیز اعمال می‌‌شود.

اسیلوسکوپ
 

سیستم انحراف افقی

صفحات انحراف افقی را ولتاژ رویش که مولد مبنای زمان تولید می‌‌کند، تغذیه می‌کند. این سیگنال از طریق یک تقویت کننده اعمال می‌‌شود، ولی اگر دامنه سیگنالها به اندازه کافی باشد، می‌‌توان آن را مستقیما اعمال کرد. هنگامی ‌که به سیستم انحراف افقی ، سیگنال خارجی اعمال می‌‌شود، باز هم از طرق تقویت کننده افقی و کلید انتخاب رویش در وضعیت خارجی اعمال خواهد شد. اگر کلید انتخاب رویش در وضعیت داخلی باشد، تقویت کننده افقی ، سیگنال ورودی خود را از مولد رویش دندانه‌داری که با تقویت کننده همزمان راه اندازی می‌‌شود، می‌‌گیرد.

همزمانی

هر نوع رویشی که بکار می‌‌رود، باید با سیگنال مورد بررسی همزمان باشد. تا یک تصویر بی حرکت بوجود آید. برای این کار باید فرکانس سیگنال مبنای زمان مقسوم علیه‌ای از فرکانس سیگنال مورد بررسی باشد.

مواد محو کننده

در طی زمان رویش ، ولتاژ دندانه‌دار رویش اعمال شده به صفحات x ، لکه نورانی را بر یک خط افقی از چپ به راست روی صفحه لامپ حرکت می‌دهد. اگر سرعت حرکت کم باشد، یک لکه دیده می‌‌شود و اگر سرعت زیاد باشد، لکه به صورت یک خط دیده می‌‌شود. در سرعتهای خیلی زیاد ، ضخامت خط کم شده و تار به نظر می‌‌رسد و یا حتی دیده نمی‌‌شود.

کنترل وضعیت

وسیله‌ای برای کنترل حرکت مسیر باریکه بر روی صفحه لازم است. با این کار شکل موج ظاهر شده بر روی صفحه را می‌‌توان بالا یا پائین یا به چپ یا راست حرکت داد. این کار را می‌‌توان با اعمال یک ولتاژ کوچک سیستم داخلی (که مستقل است) به صفحات انحراف دهنده انجام داد. این ولتاژ را می‌‌توان با یک پتانسیومتر تغییر داد.

کنترل کانونی بودن

الکترود کانونی کننده مثل یک عدسی با فاصله کانونی تغییر می‌‌کند. این تغییر با تغییر پتانسیل آند کانونی کننده صورت می‌‌گیرد.

کنترل شدت

شدت باریکه با پتانسیومتر کنترل کننده شدت که پتانسیل شبکه را نسبت به کاتد تغییر می‌‌دهد، تنظیم می‌‌شود.

مدار کالیبره سازی

در اسیلوسکوپهای آزمایشگاهی معمولا یک ولتاژ ایدار داخلی تولید می‌‌شود که دامنه مشخصی دارد. این ولتاژ که برای کالیبره سازی مورد استفاده قرار می‌گیرد، معمولا یک موج مربعی است 

طریقه کار با اسیلوسکوپ

اسیلوسکوپ (oscilloscope) اصولا کلمه oscilloscope به معنی نوسان نما یا نوسان سنج است و این وسیله برای نمایش دوبعدی سیگنال های متغیر با زمان است. که محور افقی نمایش زمان و محور عمودی محور اختلاف ولتاژ بین دو نقطه از مدار است. پس اسیلوسکوپ فقط توانایی نمایش ولتاژ رو داره و وسیله ای صرفا برای اندازه گیری است و یک اسکوپ ایده آل نباید هیچ تاثیری بر روی سیگنال ورودی داشته باشه و فقط اون رو نمایش بده.



اسیلوسکوپ

2-
تنظیمات پایه

اگرچه کلیدهای کنترلی اسکوپهای مختلف کمی با هم فرق می کنه ولی در مجموع در اسکوپ های آنالوگ یک سری کلیدهای اساسی وجود داره که اگرچه در ظاهر تفاوت هایی وجود داره ولی در نهایت وظیفهی اونا در مدل های مختلف یکیه و در شکل زیر یکی از ساده ترین مدل ها رو میبینید.

. انتخاب و ضعیت عمودیکلید VerticalMODE بسته به این که بخواهیم از کدوم یک از ورودی های اسکوپ استفاده کنیم می تونیم کلید MODE رو تنظیم کنیم که به ترتیب از بالا به پایین اسکوپ، روی صفحه نمایش، کانال یک، کانال دو، دو موج را
همزمان و در وضعیت ADD، جمع ریاضی دو موج را نشان خواهد داد.

اسیلوسکوب

توجه1: بعضی از اسکوپ ها بجای کلید DUAL دو کلید دیگر به نام های ALT و CHOP دارند که هر دوی اون ها هم دو موج رو همزمان نمایش می دن اما تفاوت ALT و CHOP در اینه که ALT یک دوره تناوب از یک موج رو به طور کامل و بسیار سریع نمایش میده و بعد موج کانال دیگه رو. اما این تغییر انقدر سریع انجام میشه که ما اون رو حس نمی کنیم. اما وضعیت CHOP به صورت انتخابی بریده هایی از یک موج و بریده هایی ازیک موج دیگه رو هم زمان نشون میده که ممکنه شکل موج در فرکانس های پایین با نقطه هایی خالی نشون داده بشه.
توجه2:(MODEX-Y) در بعضی از اسکوپ ها دکمه ی تغییر وضعیت به X-Y در کنار همین دکمه های Vertical mode قرار داره و در بعضی در قسمت تریگر و برخی در قسمت های دیگه مثلا کلید MODE (نه Vertical MODE مثل چیزی که در بالا توضیح داده شد). اما چیزی که مهمه اینه که این وضعیت برای حذف بین دو کانال استفاده میشه و درواقع اونچه بر روی اسکوپ نشون داده میشه، مشخصه ی انتقالی بین دو نقطه است که محور عمودی معرف تغییرات کانال A و محور افقی نمایش تغییرات کانال B است.
کنترل زمان

اسیلوسکوپ

همون طور که در شکل زیر می بینید صفحه نمایش (CRT) اسکوپ با واحدهایی مدرج شده که در مورد زمان برای پیدا کردن فرکانس موج استفاده می شه به این شکل که فرض کنیم یک موج به ورودی اسکوپ وارد شده(منبع اش می تونه مثلا یک سیگنال ژنراتور یا یک ترانس باشه که توضیح داده خواهد شد) و ما می خواهیم فرکانس اش رو پیدا کنیم. اول باید سوییچ Sweep time/Div رو به صورتی تنظیم کنیم که یک موج ثابت با حداقل یک دوره ی تناوب بر روی صفحه مشخص بشه، بعد از اون عددی رو که سوییچ روی اونه در واحد اون قسمت ضرب کنیم و به این ترتیب دوره ی تناوب یا پریود موج به دست می یاد که با معکوس کردن اون می تونیم فرکانس اش رو به دست بیاریم. مثلا فرض کنیم در مورد موج بالا اگه سوییچ time/div(بخونید تایم دیویژن) روی عدد 5 در قسمت ms باشه، نشون می ده که هر واحد افقی ما 5 میلی ثانیه رو نشون می ده و از اون جایی که موج ما در یک دوره ی تناوب در امتداد 4 خونه قرار گرفته، پس 4 تا 5 میلی ثانیه که 20 میلی ثانیه(یا 0.02 ثانیه) است دوره ی تناوب این موجه و در نتیجه فرکانس اون 0.02/1 یا پنجاه هرتزه که مثلا می تونه خروجی یه ترانس از برق شهری باشه.

صفحه اسیلوسکوپ

کنترل ولتاژ یا دامنه

کنترل ولتاژ یا ولت دیویژن

کنترل دامنه یا روش خوندن دامنه ی موج دقیقا مثل روش خوندن زمانه با این تفاوت که باید واحد های عمودی در Volt/Div (بخونید ولت دیویژن) ضرب بشه. مثلا در مورد موج بالا اگه بخواهیم ولتاژ P-P (پیک تو پیک یا از قله تا قله) رو اندازه بگیریم. با فرض اینکه Volt/Div بر روی عدد 1 باشه از قله تا قله ی موج ما 4 خونه رو اشغال کرده که ضربدر عدد یک، 4 ولت رو نشون میده. و این تنظیمات برای هر کانال ورودی باید به طور جداگانه انجام بشه و موج هر کانال باید بر اساس مقیاس خودش خونده بشه.
نکته ی مهم: در اکثر اسکوپ ها روی دستگیره های Time/Div و Volt/Div یه دستگیره ی کوچکتر وجود داره که برای کالیبره کردن اسکوپ استفاده میشه و ما همیشه باید قبل از تنظیم این سوییچ ها این دستگیره ی کوچکتر رو تا انتها در جهت عقربه های ساعت بچرخونیم در غیر اینصورت اندازه گیری های ما صحیح نخواهد بود.
انتخاب وضعیت های AC , GND , DC
این کلید سه حالته که معمولا زیر Volt/Div قرار داره به ما امکان میده که نوع خروجی مون رو انتخاب کنیم به این صورا که اگر کلید در وضعیت AC قرار داشته باشه تنها مولفه ی AC سیگنال نمایش داده خواهد شد و مقدار DC یا آفست موج ما حذف خواهد شد. وضعیت GND ورودی ما را به زمین اتصال کوتاه می کند و امکان تنظیم عمودی سطح صفر رو به ما میده. و وضعیت DC موج رو دست نخورده و بدون تغییر به ما نشون می ده که این موج مقدار شامل DC و AC خواهد بود.
توجه: همیشه در ابتدای کار باید از تنظیم بودن وضعیت صفر اسکوپ مطمئن بشیم به این ترتیب که کلید رو در حالت GND قرار داده و با دستگیره های Position خط افقی را بر روی صفر قرار دهیم. اینکار را باید برای هر کانال به طور جداگانه باید انجام دهیم و برای تغیر وضعیت از یک کانال به کانال دیگه می تونیم از کلید MODE (که توضیح داده شد) استفاده کنیم.
نکته1: استفاده از وضعیت AC اگرچه می تونه باعث مسدود کردن مقدار DC موج بشه اما در فرکانس های پایین می تونه باعث اعوجاج و به هم ریختگی شکل موج بشه و دلیل این مسئله استفاده از خازن های ظرفیت بالایی است که برای حذف مقدار DC موج درون اسکوپ وجود داره.
نکته2: اگرچه استفاده از وضعیت AC، ممکنه مشکل مطرح شده در قسمت الف رو بوجود بیاره، اما استفاده ی مفید اون می تونه برای اندازه گیری ریپل های بسیار کوچک موجود بر روی ولتاژ های به ظاهر DC باشه.(چطوری)
نکته3: تنها مشکل وضعیت DC اینه که ممکنه مقدار DC موج، مزاحم اندازه گیری دقیق مقدار AC بشه.
اساسی ترین مسائل مربوط به اسکوپ رو بررسی کردیم ولی مطالب دیگه ای هم وجود داره که معمولا در استفاده های مقدماتی کمتر از اونا استفاده میشه مثل تریگر کردن اسکوپ با یک منبع خارجی(و کلا بخش Triggering) یا کالیبره کردن اسکوپ بوسیله ی سیگنال مربعی یی که اسکوپ در اختیارمون قرار میده و یا مسایل نسبتا گسترده در رابطه با پروب ها جهت اندازه گیری های بسیار دقیق و ... که در یک پست دیگه بعد از معرفی مولتی متر دیجیتال و سیگنال ژنراتور، اونا رو خواهم نوشت ولی تنظیم برخی از کلیدهای بخش Triggering رو (بدون دلیل) جهت اندازه گیری صحیح در قسمت راهنمای قدم به قدم نوشته ام.

راهنمای قدم به قدم استفاده از اسکوپ

قدم اول: روشن کردن اسکوپ!

اسیلوسکوپ


قدم دوم: اطمینان از کالیبره بودن اسکوپ

کلید های Gain Variable Control رو که به صورت کلیدی کوچکتر بر روی کلیدهای Volt/Div و Time/Div وجود داره تا انتها در جهت عقربه های ساعت بچرخونید.

اسیلوسکوپ


قدم سوم: تنظیم زمین اسکوپ

کلید سه حالته ی AC GND DC رو برای هر دو کانال در حالت GND قرار بدید و با دستگیره ی Position محور عمودی رو روی صفر قرار بدید. بوسیله ی کلیدهای Intensity و Focus به ترتیب شدت نور و نازکی موج رو تنظیم کنید و بعد از تنظیم زمین کلیدها رو در وضعیت DC قرار بدید.


قدم چهارم: وصل مدار به اسکوپ

اگر از یک کانال می خواهید استفاده کنید با یک پروب و اگه از دو کانال با دو پروب باید مدار رو به اسکوپ وصل کنید. به این صورت که سوکت پروب رو به ورودی کانال مورد نظر وصل کنید و سر دیگه ی اون رو به دو سر المان یا قسمتی از مدار که می خواهید تغییرات ولتاژ اون رو بررسی کنید، وصل کنید


قدم پنجم: پایداری موج

اگه موجی که روی صفحه نشون داده میشه یا سریع حرکت میکنه، دستگیره ی Trigger Level رو در حالت وسط قرار بدید و یه کم Time/Div رو هم تغییر بدید تا شکل موج واضحتر بشه و اگه موجتون ثابت بود به قدم بعد برید.


قدم ششم: انتخاب منبع

کانال مورد نظرتون رو برای نمایش روی صفحه بوسیله ی کلید چند حالته ی Vertical Mode انتخاب کنید. اگه هر دو کانال رو هم زمان می خواهید ببینید یکی از حالتهای ALT یا CHOP رو انتخاب کنید و اگه مجموع دو موج مورد نظرتونه وضعیت ADD رو انتخاب کنید.


قدم هفتم: اندازه گیری مشخصات موج

تعداد خونه های افقی رو که در امتداد یک دوره ی تناوب قرار گرفته اند در واحد Time/Div ضرب کنید و عدد به دست اومده رو معکوس کنید تا فرکانس موج بدست بیاد. برای بدست اوردن دامنه ی سیگنال، تعداد خونه های افقی رو از قله تا پایین ترین نقطه ی موج بشمارید و در Volt/Div اون کانال ضرب کنید. عدد به دست اومده اندازه ی دامنه ی P-P موج خواهد بود.

اگه مدارتون رو دست بسته باشید و اسکوپ تون هم سالم باشه باید بعد از این مراحل یک شکل موج ثابت رو بر روی اسکوپ ایجاد کرده باشید و مشخصات اون رو هم اندازه گیری کرده باشید. در غیر اینصورت باید دنبال پیدا کردن اشکال مدارتون یا اطمینان از سالم بودن اسکوپ باشید. در پست های بعدی کار با سیگنال ژنراتور و مولتی متر دیجیتال رو خواهم نوشت. موفق باشید.


کلیدها و ولومهای اوسیلوسکوپ

1-
کلید پاور : کلید اصلی روشن و خاموش کردن اوسیلوسکوپ
2-
ولوم فوکوس : برای وضوح تصویر
3-
ولوم ولت بر قسمت : ولوم ولت بر قسمت برای تنظیم دامنه(محور عمودی کانال یک) موج را بزرگتر یا کوچکتر نشان می دهد.
4- ولوم کالیبره کننده، که این ولوم همیشه باید در منتها الیه سمت راست باشد.
5- کلید سه حالته انتخاب وضعیت سیگنال ورودی کانال یک در حالت AC فقط موجAC را نشان میدهد و در حالت DC سیگنال AC و DC را نشان میدهد . درحالت GND خط صفری در صفحه اسیلوسکوپ داریم که ازآن به عنوان خط مبنا (خط صفر) استفاده می شود .
6-
با چرخاندن ولوم Position ، سیگنال ورودی کانال یک به بالا و پایین تغییر مکان میدهد .
7- ALT
در صورتی که برای نمایش امواج ورودی هر دو کانال با فرکانس های بیش از یک کیلو هرتز است .در صورت فشردن کلید به حالت CHOP میرود ، که برای امواج کمتر از 1کیلو هرتز است .
8- DCBAL :
این پنتانسیومتر برای بالانس محور عمودی به کار میرود .
9-
کلید 4حالته MODE:

در حالت CH1 ورودی فقط از کانال 1 است .

درحالت CH2 ورودی فقط از کانال 2 است.

در حالت DOUL وردی هر دو نشان داده می شود .(به طور جداگانه ).

در حالت ADD مجموعه دامنه ورود ی هر دو کانال نشان داده میشود .

10-
در اسیلوسکوپ مداری وجود دارد که وجود یاعدم وجود سیگنال ورودی را تشخیص دهد.

اگرکلید 4 حالته Mode در حالت:

AUTO:در صورت عدم وجود سیگنال ورودی یک خط صاف روی صفحه اسکوپ ظاهر میشود .

NORM :
در صورت عدم وجود سیگنال ورودی هیچ شکل موجی روی صفحه ظاهر نمیشود.

11-کلید SLOP دامنه ی موج را در وضعیت بیرون مثبت و در وضعیت درون منفی نشان میدهد (180درجه اختلاف فاز ایجاد میکند (
12-TRIG-ALT : امواج ورودی هر دو کانال را به روش متناوب جاروب میکند.
13- کلید SWP.VAR.برای کالیبره کردن پریود، باید در منتها الیه سمت راست قرار می گیرد.
14- با چرخاندن ولوم POSITION شکل موج به چپ و راست تغییر مکان میدهد .

پروب اسیلوسکوپ :


پراب یا پروب اسیلوسکوپ

 




اسیلوسکوپ چیست ؟ و اجزا اسیلوسکوب کدامند ؟

 

اسیلوسکوپ یا با اختصار اسکوپ ( Osilloscope or scope) تجهیز اندازه‏گیری است که برای نمایش سینگال ولتاژ و اندازه گیری آن استفاده میشود .معمولا اسیلوسکوپ به صورت دوبعدی با دو محور زمان (افقی) و ولتاژ (عمودی ) طراحی گردیده اند ، کمیتهای دیگری که به شکل سینگنال مربوط هستند میتوانند به همین صورت نمایش داده شوند. همچنین اسیلوسکوپ رویدادهائی که تکرار میشوند و یا با تغییرات کمی تکرار میشوند را میتواند نمایش دهد .از اسیلوسکوپ در علوم مختلف ، طب ، مهندسی ، ارتباطات و صنعت به عنوان یکدستگاه چند منظوره.برای مثال میتوان از این ابزار دقیق در آنالیز سیستم جرقه زن اتومبیل یا در شکل موج ضربان قلب که به الکتروکاردیاگرام موسوم است استفاده کرد.از فاکتورهای مهم در انتخاب اسیلوسکوپ پهنای باند میباشد که میزانی برای تعیین رنج فرکانسی که میتواند نمایش دهد است برای مثال در صورتی که اسیلوسکوپ مورد نظر ما برای نمایش پالسی با زمان یک نانو ثانیه باشد پهنای باند بایستی 350 مگاهرتر در نظر گرفته شود .در نمونه های دیجتال اسیلوسکوپ نرخ نمونه برداری پیوسته بایستی ده برابر بیشترین فرکانس مورد نظر باشد برای مثال نرخ 20 مگاسمپل بر ثانیه برای اندازه گیری دو مگاهرتر مناسب است .

 

به عبارتی دیگر اسیلوسکوب یک دستگاه اندازه گیری است که می توان از آن برای مشاهده و اندازه گیری ولتاژ, فرکانس, زمان تناوب, اختلاف فاز و همچنین مشخصه های ولت وآمپر عناصر نیمه هادی (مانند دیودها, ترانزیستورها و...) استفاده کرد.

 

 

مشخه های اسیلوسکوپ :

 

صفحه نمایشگر

هر اسیلوسکوپ دارای یک صفحه نمایشگر است که دو قسمت اصلی تشکیل شده است:

الف) محور زمان

ب) محور ولتاژ

 

در اسیلوسکوپ درجه بندی بر حسب سانتیمترو میلیمتر می باشد (خانه های بزگ 1 سانتی متری و خانه های کوچک 2 میلیمتری می باشد).

 

کانال

ورود هر اسیلوسکوپ کانال نامیده می شود که هر اسیلوسکوپبر اساس تعداد کانالهایی که می توان به آن اعمال کرد تقسیم بندی می شود: یک کاناله, دو کاناله, سه کاناله و چهار کاناله که اسیلوسکوپ های 3 و 4 کاناله دیجیتال می باشند.

 

اسیلوسکوپ انالوگ

بر اساس انحراف الکترون در میدان الکتروستاتیکی کار می کند.

 

لامپ پرتو کاتدی

اسیلوسکوپ از یک لامپ پرتو کاتدی که قلب دستگاه است و تعدادی مدار برای کار کردن لامپ پرتو کاتدی تشکیل شده است. قسمت های مختلف لامپ پرتو کاتدی عبارتند از:

 

تفنگ الکترونی

تفنگ الکترونی باریکه متمرکزی از الکترونها را بوجود می‌‌آورد که شتاب زیادی کسب کرده‌اند. این باریکه الکترون با انرژی کافی به صفحه فلوئورسان برخورد می‌کند و بر روی آن یک لکه نورانی تولید می‌‌کند. تفنگ الکترونی از رشته گرمکن، کاتد، شبکه آند پیش شتاب دهنده، آند کانونی کننده و آند شتاب دهنده تشکیل شده است.

الکترونها از کاتدی که بطور غیر مستقیم گرم می‌شود، گسیل می‌‌شوند. این الکترونها از روزنه کوچکی در شبکه کنترل می‌‌گردند. شبکه کنترل معمولا یک استوانه هم محور با لامپ است و دارای سوراخی است که در مرکز آن قرار دارد. الکترونهای گسیل شده از کاتد که از روزنه می‌‌گذرند (به دلیل پتانسیل مثبت زیادی که به آندهای پیش شتاب دهنده و شتاب دهنده اعمال می‌‌شود)، شتاب می‌‌گیرند. باریکه الکترونی را آند کانونی کننده، کانونی می‌‌کند.

 

صفحات انحراف دهنده

صفحات انحراف دهنده شامل دو دسته صفحه است. صفحات انحراف قائم که بطور افقی نسب می‌شوند و یک میدان الکتریکی در صفحه قائم ایجاد می‌‌کنند و صفحات y نامیده می‌‌شوند. صفحات انحراف افقی بطور قائم نصب می‌شوند و انحراف افقی ایجاد می‌‌کنند و صفحات x نامیده می‌‌شوند. فاصله صفحات به اندازه کافی زیاد است که باریکه بتواند بدون برخورد با آنها عبور کند.

 

صفحه فلوئورسان

جنس این پرده که در داخل لامپ پرتو کاتدی قرار دارد، از جنس فسفر است. این ماده دارای این خاصیت است که انرژی جنبشی الکترونهای برخورد کننده را جذب می‌‌کند و آنها را به صورت یک لکه نورانی ظاهر می‌سازد. قسمت های دیگر لامپ پرتو کاتدی شامل پوشش شیشه‌ای، پایه که از طریق آن اتصالات برقرار می‌‌شود، است.

 

مولد مبنای زمان

اسیلوسکوپ ها بیشتر برای اندازه گیری و نمایش کمیات وابسته به زمان بکار می‌‌روند. برای این کار لازم است که لکه نورانی لامپ روی پرده با سرعت ثابت از چپ به راست حرکت کند. بدین منظور یک ولتاژ مثبت به صفحات انحراف افقی اعمال می‌‌شود. مداری که این ولتاژ مثبت را تولید می‌‌کند، مولد مبنای زمان یا مولد رویش نامیده می‌‌شود.

 

سیستم انحراف قائم

چون سیگنالها برای ایجاد انحراف قابل اندازه گیری بر روی صفحه لامپ به اندازه کافی قوی نیستند، لذا معمولا تقویت قائم لازم است. هنگام اندازه گیری سیگنالهای با ولتاژ بالا باید آنها را تضعیف کرد تا در محدوده تقویت کننده‌های قائم قرار گیرند. خروجی تقویت کننده قائم ، از طریق انتخاب همزمانی در وضعیت داخلی، به تقویت کننده همزمان نیز اعمال می‌‌شود.

سیستم انحراف افقی

صفحات انحراف افقی را ولتاژ رویش که مولد مبنای زمان تولید می‌‌کند، تغذیه می‌کند. این سیگنال از طریق یک تقویت کننده اعمال می‌‌شود، ولی اگر دامنه سیگنالها به اندازه کافی باشد، می‌‌توان آن را مستقیما اعمال کرد. هنگامی ‌که به سیستم انحراف افقی، سیگنال خارجی اعمال می‌‌شود، باز هم از طرق تقویت کننده افقی و کلید انتخاب رویش در وضعیت خارجی اعمال خواهد شد. اگر کلید انتخاب رویش در وضعیت داخلی باشد، تقویت کننده افقی، سیگنال ورودی خود را از مولد رویش دندانه‌داری که با تقویت کننده همزمان راه اندازی می‌‌شود، می‌‌گیرد.

 

همزمانی

هر نوع رویشی که بکار می‌‌رود، باید با سیگنال مورد بررسی همزمان باشد. تا یک تصویر بی حرکت بوجود آید. برای این کار باید فرکانس سیگنال مبنای زمان مقسوم علیه‌ای از فرکانس سیگنال مورد بررسی باشد.

 

مواد محو کننده

در طی زمان رویش، ولتاژ دندانه‌دار رویش اعمال شده به صفحات x، لکه نورانی را بر یک خط افقی از چپ به راست روی صفحه لامپ حرکت می‌دهد. اگر سرعت حرکت کم باشد، یک لکه دیده می‌‌شود و اگر سرعت زیاد باشد، لکه به صورت یک خط دیده می‌‌شود. در سرعتهای خیلی زیاد، ضخامت خط کم شده و تار به نظر می‌‌رسد و یا حتی دیده نمی‌‌شود.

 

کنترل وضعیت

وسیله‌ای برای کنترل حرکت مسیر باریکه بر روی صفحه لازم است. با این کار شکل موج ظاهر شده بر روی صفحه را می‌‌توان بالا یا پائین یا به چپ یا راست حرکت داد. این کار را می‌‌توان با اعمال یک ولتاژ کوچک سیستم داخلی (که مستقل است) به صفحات انحراف دهنده انجام داد. این ولتاژ را می‌‌توان با یک پتانسیومتر تغییر داد.

 

کنترل کانونی بودن

الکترود کانونی کننده مثل یک عدسی با فاصله کانونی تغییر می‌‌کند. این تغییر با تغییر پتانسیل آند کانونی کننده صورت می‌‌گیرد.

کنترل شدت

شدت باریکه با پتانسیومتر کنترل کننده شدت که پتانسیل شبکه را نسبت به کاتد تغییر می‌‌دهد، تنظیم می‌‌شود.

 

مدار کالیبره سازی

در اسیلوسکوپهای آزمایشگاهی معمولا یک ولتاژ پایدار داخلی تولید می‌‌شود که دامنه مشخصی دارد. این ولتاژ که   برای کالیبره سازی مورد استفاده قرار می‌گیرد، معمولا یک موج مربعی است

 

اسیلوسکوپ دیجیتال

اساس کار این نوع  اسیلوسکوپ نمونه برداری از شکل موج ورودی میباشد, هر چه نمونه برداری بیشتر باشد شکل موج نمایش داده شده دقیقتر خواهد بود. (که بلوک دیاگرام ان را در شکل زیر میبینید) کلیدهای روی اسیلوسکوپ در سه دسته تقسیم بندی می شود.

اگرچه کلیدهای کنترلی اسکوپ های مختلف کمی با هم فرق می کنه ولی در مجموع در اسکوپ های آنالوگ یک سری کلید های اساسی وجود داره که اگرچه در ظاهر تفاوت هایی وجود داره ولی در نهایت وظیفه انها در مدل های مختلف یکی است.

 

1. قسمت vertical

1-1) CH1: ورودی شماره یک اسیلوسکوپ

1-2) CH2: ورودی شماره دو اسیلوسکوپ

1-3) کلید (AC-GND-DC)

1-3-1)مد AC: اگر کلید روی این قسمت قرار گیرد فقط سیگنال جریان متناوب وارد اسیلوسکوپ  می شود واز نمایش ولتا ژ DC جلوگیری می شود.

1-3-2)مد DC: اگر کلید روی این حالت تنظیم شود سیگنال ورودی هر چه باشد (اعم از DC یا AC یا ترکیبی از هر دو) روی صفحه نمایش داده می شود.

1-3-3) مد GND: اگر این حالت انتخاب شود, ورودی اسیلوسکوپ به زمین وصل می شود و ارتباط الکتریکی بین پروپ و اسیلوسکوپ قطع می شود. این حالت برای تنظیم صفر اسیلوسکوپ کاربرد دارد.

                                                        

1-4 ) ولوم VARIABLE: که بر روی سلکتور VOLT/DIV قرار دارد و برای کالیبره کردن دستگاه بکار می رود که باید همیشه در منتها علیه سمت راست قرار گیرد (جهت عقربه های ساعت بچرخونیم) تا ضریب 1 داشته باشد. (برای صفر کردن خطای ولتاژ)

1- 5) ولوم POSITION: بااین ولوم می توان شکل موج روی صفحه نمایش را عمودی حرکت داد.

1-6) کلید mode: این کلید چهار وضعیت دارد: الف)CH1    ب)CH2   ج) DUAL  د) ADD

بسته به این که بخواهیم از کدوم یک از ورودی های اسکوپ استفاده کنیم می تونیم کلید MODE رو تنظیم کنیم که به ترتیب از بالا به پایین اسکوپ، روی صفحه نمایش، کانال یک، کانال دو، دو موج راهمزمان و در وضعیت ADD، جمع ریاضی دو موج را نشان خواهد داد.

1-7) ولوم VOLT/DIV: با تغییر این پتانسیومتر دامنه ی موجی که در صفحه نمایش ظاهر می شود, تغییر میکند.

نکته

با تغییر مقیاس (مقدار VOLT/DIV) میتوان هر شکل موجی رابر روی صفحه نمایش نشان داد. اسیلوسکوپ هیچ نوع دخل وتصرفی در (مقدار دامنه یا پریود) موج نمی کند و تنها مقیاس را تغییر می دهد. (صحیح ترین انتخاب مقیاس برای نشان دادن موج این است که شکل موج در ماکزیمم دامنه قابل دید (بزرگترین حالت پیک تو پیک) و داشتن 1 یا 2 پریود میباشد).

1-8) دکمه فشاری ALT: با فشار دادن این دکمه هر دو کانال با هم موج به اسیلوسکوپ داده وموج هر دو کانال با هم رسم می شود ولی شکل موج های ان در تمام لحظات با هم در صفحه اسیلوسکوپ دیده نمی شود. بلکه یک در میان روی صفحه حساس ظاحر می شوند.

1-9) دکمه فشاری CHOP: با فشار دادن این دکمه کنال 1 و 2 هر دو روشن شده و موان دو موج جداگانه را توسط ورودی های این دو کانال به طور مجزا در صفحه سیلوسکوپ مشاهده نمود.

نکته

یک دوره تناوب از یک موج رو به طور کامل و بسیار سریع نمایش میده و بعد موج کانال دیگه رو. اما این تغییر انقدر سریع انجام میشه که ما اون رو حس نمی کنیم. اما وضعیت CHOP به صورت انتخابی بریده هایی از یک موج و بریده هایی ازیک موج دیگه رو هم زمان نشون میده که ممکنه شکل موج در فرکانس های پایین با نقطه هایی خالی نشون داده بشه.

 

قسمت TRIGER

2-1) SOURSE: برای نمایش یک شکل موج پایدار در صفحه اسیلوسکوپ لازم است شکل موج جاروب کننده (SWEEPR) با شکل موج ورودی سنکرون (همزمانی) داسته باشد لذا برای سنکرون کردن لازم است یک شکل موج به ان اعمال شود که نوع این سیکنال سنکرون کننده در محل SOURSE  بصورت زیر تعیین می شود.

 

2-1-1) CH1 و CH2: اگر در یکی از این دو وضعیت باشد, باید برای پایدار بودن موج هر کانال در قسمت vertical در وضعیت مشابه sourse باشد یعنی اگر CH1 بود, SOURSE هم CH1 و اگر CH2 بود, SOURSE هم باید CH2باشد (در این صورت اگر موج ثابت نشد از کلید LEVEL برای نگه داشتن موج استفاده می کنیم).

2-1-2) EXT: اگر در این وضعیت قرار گیرد می توان سیگنال جاروب کنده را از خارج توسط ترمینال (EXT-TRIG) راه انداز خارجی موج با فرکانس لازم را به صفحات افقی داد.

2-1-3) اگر فرکانس سیگنال همان فرکانس برق شهر باشد از دکمه ی INE برای تامین سیگنال جاروب کننده استفاده می کنیم.

2-2) HEVEL: برای نگه داشتن موج به کار می رود .

2-3) SLOP: نمودار را نسبت به محور V قرینه می کند.

2-4) TRIC: تحریک کننده مدار می باشد.

 

قسمت HORIZONTAL

3-1) ولوم POSITION: با این ولوم می توان شکل موج روی صفحه نمایش گر را در جهت افقی حرکت داد.

3-2) سلکتور TIME/DIV: با تغییر این کلید پریود موج تغییر میکند. در نتیجه واحد زمان بر روی محور Tها عوض می شود. برای خواندن مقدار پریود واقعی یک موج تعداد واحدهای دیده شده را در عدد TIM/DIV می کنیم. در روی این سلکتور سه دسته تنظیمات بر حسب ثانیه (S) میلی ثانیه (MS) و میکرو ثانیه ( ) وجود دارد که در موقع تبدیل باید به این واحدها توجه نمود.

3-3) ولوم SWP VAR: با این ولوم می توان تعداد بیشتری شکل موج را روی صفحه منعکس کرد. (برای صفرکردن خطای فرکانس)

3-4) کلید فشاری MAG10: با فشار دادن این کلید موج 10 برابر می شود.

پروب (PROBE): برای مشاهده شکل موج اعمال به اسیلوسکوپ در ابتدا با پروب سیگنال الکتیریکی را به ورودی اسیلوسکوپ وصل میکنیم.

 

سیم رابط اسیلوسکوپ از سه قسمت تشکیل شده است 1)مغزی فلزی که به کانال اسیلوسکوپ وصل می شود وB.N.C نامیده می شود 2)پروب که به مدار متصل می شود 3) وسیم shild که پروب را به b.n.c متصل کرده است.

 

در روی پروب کلید (1*) و(10*) وجود دارد. چنانچه دامنه سیگنال ورودی کم باشد از حالت 1* وچنانچه دامنه سیگنال ورودی بزرگ باشد از حالت 10* استفاده می شود. (در حالت ورودی 10* سیگنال ورودی 10 برابر تضعیف می شود).

 

مدار داخلی پروب

نحوه اندازه گیری با اسیلوسکوپ: قبل از شروع کار با اسیلوسکوپ باید دو کار انجام دهیم:

الف) تنظیمات اولیه: کلید های Gain Variable Control رو که به صورت کلیدی کوچکتر بر روی کلیدهایVolt/DiV و Time/Div (طوسی رنگ) وجود داره تا انتها در جهت عقربه های ساعت بچرخونید.

در اسیلوسکوپهای انالوگ کلیدهای کشویی رو به بالا و کلیدهای فشاری همه بیرون باید باشد.

ب) کلید سه حالت AC GND DC رو برای هر دو کانال در حالت GND قرار بدید و با دستگیره Position محور عمودی رو روی صفر قرار بدید. بوسیله کلیدهای Intensity و Focus به ترتیب شدت نور و نازکی موج رو تنظیم کنید و بعد از تنظیم زمین کلیدها رو در وضعیت DC قرار بدید.

 

انداره گیری ولتاژ (دامنه)

تعداد خونه های عمودی محصور شده رو از قله تا پایین ترین نقطه موج بشمارید و در Volt/Div اون کانال ضرب کنید. عدد به دست اومده اندازه ی دامنه P-P موج خواهد بود. به عنوان مثال اگر در حالتی که VOLT/DIV روی عدد 2 وتعداد خانه های محصور شده توسط موج در راستای عمودی برابر 3.4 باشد انگاه برای بدست اوردن مقدار ولتاژاز ضرب این دو عدد داریم: دامنه (ولتاژ) = عدد volt/div × تعداد خونه های عمودی

3.4 × 2 = 6.8 V       

 

اندازه گیری پریود یا فرکانس

الف) تعداد خونه های افقی رو که در امتداد یک دوره تناوب قرار گرفته اند در واحد Time/Div ضرب کنید و عدد به دست اومده رو معکوس کنید تا فرکانس موج بدست بیاد. مثلا عدد time/div روی ms50 وتعداد خونه های افقی در یک دوره برابر 5.2

(پریود) T = عدد time/div × تعداد خونه های افقی

5.2 × 50ms =260ms

F=1/T=1/260ms=3.8hz <=فرکانس

 

روش تطبیق

در این روش تطبیق موجی را که فرکانسش را می خواهیم بدست اوریم را با موجی که می توانیم فرکانسش را اندازه بگیریم مقایسه می کنیم , فرکانس معلوم را انقدر تغییر می دهیم تا با فرکانس مجهول برابر شود به این ترتیب می توانیم مقدار فرکانس مجهول را بخوانیم .

 

اندازه گیری جریان

همانطور که می دانیم از اسیلوسکوپ فقط برای اندازه گیری ولتاژ می توان استفاده کرد و نمی توانیم جریان را با ان اندازه بگیریم , برای این کار یک مقامت 1 اهمی در مدار سری می کنیم وطبق قانون اهم در این حالت داریم  V=RI  و R=1Ω پس داریم V=1×I  (یعنی V با I برابر خواهد بود ) وبا اندازهگیری ولتاژ در واقع جریان را هم اندازه گرفته ایم.

 

اندازه گیری اختلاف پتانسیل

کلید INV: این کلید سیگنال را معکوس می کند وبرای محاسبه اختلاف پتانسیل استفاده می شود. به این صورت که اگر V1 ورودی CH1  وV2  ورودی CH2 باشد برای اختلاف پتانسیل  V2-V1  به صورت زیر عمل می کنیم:

CH1 را با معکوس CH2 جمع می کنیم (یعنی روی مد ADD قرار میدهیم وبرای کانال دو دکمه INV زده می شود.)

CH1   [ADD]   ([INV]  CH2) =CH2-CH1=V2-V1

 

اندازه گیری اختلاف فاز

الف) روش حوزه ی زمانی: در این روش اسیلوسکوپ را در مد DUAL قرار داده وسیگنال های کانال 1و2 رابا هم نمایش میدهیم سپس از روی نمودار و با توجه به مقادیر T و T0 و از روابط زیر اختلاف فاز را محاسبه می کنیم.

ب) روش ایساجوس: در روش لیساجوس برای محاسبه اختلاف فاز, اسیلوسکوپ را در مد X-Y قرار می دهیم و بعد از ظاهر شدن شکل موج لیساجوس پایدار با توجه به شکل ظاهر شده و رابطه زیر اختلاف فاز را محاسبه می کنیم. (بعد از وصل دو سیگنال به کانال ها  ابتدا هر دو کانال را روی مد GND قرار می دهیم تا نقطه نورانی ایجاد شده را در وسط محور مختصات تنظیم کنیم. و سپس روی مد DC  قرار دادده تا اختلاف فاز را به دست اوریم.)

 

 

روشهای ایجاد بار الکتریکی

 

روشهای ایجاد بار الکتریکی :

 

روشهای ایجاد بار الکتریکی عبارتند از : 1 – مالش     2 – تماس   3 – القاء

 

 

 

       1 -  مالش :

 

هرگاه دو جسم ( رسانا یا نارسانا )  با جنس  متفاوت به یکدیگر مالش داده شوند , بین آنها انتقال بار الکتریکی صورت   می گیرد , به طوری که یکی از این دو جسم , الکترون از دست می دهد و دیگری همان تعداد الکترون را دریافت می کند . بنابراین دو جسم دارای بار الکتریکی هم اندازه ولی با علامت مخالف  می شود.  مانند مالش شانه پلاستیکی به موی سر , یا مالش میله شیشه ای با پارچه پشمی  و ...

 

 

 

2 – تماس :

 

 هرگاه جسم دارای بار الکتریکی را به  جسم رسانایی  تماس دهیم , بار الکتریکی آن جسم  به جسم رسانا منتقل  و در تمام نقاط جسم رسانا  پخش می شود ولی اگر جسم دارای بار الکتریکی را به جسم نارسانایی تماس دهیم  ,‌ بار الکتریکی فقط در محل تماس در جسم نارسانا باقی می ماند و جابجا نمی شود.

 

 

 

3 – القاء : 

 

به ایجاد بار الکتریکی در یک جسم به دلیل مجاورت با جسم دارای بار الکتریکی دیگری ,  بدون تماس آن دو جسم با یکدیگر , القای بار الکتریکی می گوییم.

 

 

 

مثالهایی از ایجاد بار الکتریکی در یک جسم :

 

-  اگر یک شانه یا  میله پلاستیکی را با موی سر یا پارچه پشمی مالش دهیم , بین آنها انتقال بار الکتریکی صورت می گیرد  ,‌به طوری که شانه یا پارچه پشمی الکترون از دست می دهد و دارای بار مثبت  و شانه و میله پلاستیکی همان الکترونها را دریافت کرده و دارای بار منفی می شوند.

 

 

 

- اگر میله شیشه ای با پارچه ابریشمی مالش داده شود , میله شیشه ای دارای بار مثبت و پارچه دارای بار منفی می شود.

 

 

 

- اگر میله پلاستیکی با بار منفی را به یک کره رسانا , تماس دهیم  , آن کره , دارای بار منفی خواهد شد.

 

علت آن اینست که بارهای منفی میله بارهای مثبت و منفی کره را از یکدیگر جدا کرده (بارهای مثبت را جذب و بارهای منفی را دفع می کند ), و پس از تماس  میله با  کره , بارهای منفی کره , بارهای مثبت کره را خنثی کرده

 

.                                                                                                                             و فقط بار منفی در کره باقی می ماند.

 

 

 

نکته : در تماس یک جسم دارای بار با یک جسم رسانای بدون بار ( خنثی ) , نوع بار جسم رسانا همان نوع بار جسم باردار خواهد شد.

 

 

 

- اگر بخواهیم از طریق القا , یک کره رسانا را به کمک یک میله پلاستیکی با بار منفی  ,‌دارای بار کنیم , باید ابتدا میله را به کره نزدیک کنیم که در این صورت بارهای مثبت کره مطابق شکل بالا از هم جدا می شوند  و سپس بدون تماس میله به کره  , دست خود را به سطح کره میزنیم که در این صورت بارهای منفی کره از طریق بدن ما به زمین منتقل خواهدشد و کره دارای بار مثبت می شود.


منبع:http://electronic4.blogfa.com/